معلوم است که سرم خیلی شلوغ است! این همه سمینار و درس و کلاس با این برنامهی سنگین مجالی برای کارِ دیگر نمیگذارد. آدم فقط آش و لاش به خانه میرسد و تا خودش را جمع و جور کند دوباره صبح شده است و روز از نو روزی از نو! تازه کلاسم با دیوید چندلر تمام شده است و باید بروم جزوههای درس جان کین را از منشیاش بگیرم برای جلسهی آینده. بعد هم از این ساختمان به آن ساختمان پی کارهای اداری و نامه امضا کردنها.
باری آمدم همین یک نکته را بگویم برای لندن نشینان و آنها که بیخبرند. فردا شب دکتر سروش در دانشگاه ما سخنرانی دارد. عنوان سخنرانی «دین و قدرت» است. محل برگزاری هم همان مکان پیشین است یعنی ساختمان اصلی ریجنت استریت و نزدیکترین ایستگاه قطار، ایستگاه آکسفورد سرکس است. سخنرانی ساعت هفت شروع میشود. همین دیگر. بروم که خیلی کار دارم.
مطلب مرتبطی یافت نشد.