با حق به صدق و با خلق به شفقت

 دوستان بعضی خیلی تند رفته‌اند در واکنش به فردید. من هنوز دارم کند و کاو می‌کنم و چشمِ انتظار مطالبی هستم که این فضای مشوش رو یه خورده روشن‌تر کنه. همونطوری که می‌دونید از فردید هیچ اثر مکتوبی تا به حال نیومده بیرون. و اثری هم که چاپ شده ظاهراً به دلایل زیادی محل اعتراض شاگردان فردیده (یعنی اونا محمد مددپور را خیلی راحت آدمِ کلاشی می‌دونن). دلایل این ماجرا رو هم من نباید روشن کنم. ولی ان شاءالله روشن خواهد شد. یه نکته رو فقط خواستم محض یادآوری بگم. دوستانی که اینجا نظر می‌دن لطف کنن از به کار بردن الفاظ رکیک و ناسزاگویی پرهیز کنن و گرنه ناچارم پاکشون کنم. سعی هم بکنین که مسایل فرهنگی رو سیاسی نکنین. تصور و استنباط من، حداقل بعد از صحبت رو در رو با آقای جوزی اینه که یه سوءتفاهمی پیش اومده و ایشون هم توی اون مطلبشون شاید جوانب امر رو درست نسنجیده بودن. اینه که زیاد سخت نگیرین و موضوعات فلسفی و فرهنگی رو آلوده‌ی سیاست نکنین. در ضمن یادداشتی هم که حُدر گذاشته که گفته «فردید زده»، به نظرم یه خورده گزنده‌اس. البته خودم هم توی مطالبم خیلی تند رفتم. باید یه خورده ملایم‌تر می‌گفتم. جوزی خیلی به فردید ارادت داره ولی چندان هم که منعکس می‌شه من اینجوری نمی‌بینمش. به هر حال ان‌شاءالله آقای جوزی خودش قدم به این وادی خواهد گذاشت و با قلمِ خودش ما فی‌الضمیرشو خواهد گفت. ولی اون سخن ایشان رو هم درباره‌ی وبلاگ سند و حجت نگیرین. بعد از اینکه من باهاش صحبت کردم، تصور می‌کنم دیدگاهش تغییر کرده باشه. عیبِ درویش و توانگر به کم و بیش بد است / کارِ بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

بایگانی