دشمنان «زن،‌ زندگی،‌ آزادی»

زمام‌داران خیره‌سر و ناکارآمد – به ویژه وقتی در بالاترین تراز قدرت باشند – همیشه اسباب فرصت‌طلبی و سوء استفاده را از شرایط بحرانی کشور فراهم می‌کنند. و دقیقاً همین زمام‌داران پیوسته می‌کوشند توپی را که در میدان خودشان است به میدان مردم و شهروندان بفرستند. هر وقت که اعتراضی به بی‌کفایتی و سوء تدبیر آن‌ها می‌شود، چنان در تقبیح تمام‌عیار اعتراض مردم اصرار می‌ورزند که فرصت‌طلبان درست از همین منفذ راه رخنه‌ی خود را پیدا می‌کنند. دو سه نمونه مثال می‌زنم تا مراد روشن‌تر شود. در اعتراض‌های سال ۸۸، راهپیمایی سکوت ۲۵ خرداد گویاترین زبان اعتراض مدنی مردم بود. حکومت این اعتراض را به خشونت کشاند و تا یکی دو سال بعد، دقیقاً به خاطر سوء تدبیر نظام و پرهیزش از گردن گرفتن لغزش‌های عظیم شورای نگهبان، محمود احمدی‌نژاد و دستگاه‌های امنیتی نظام، زمینه‌ی روانی ادبار مردم و افزایش فاصله‌ی میان حکومت و شهروندان را فراهم کرد. مهم‌ترین اعتراض‌های بعدی در کشتارهای دوره‌ی حسن روحانی رخ داد (و پاسخ نهایی حکومت به برخی از این‌ها – مثلاً – ربودن و اعدام یکی مثل روح‌الله زم، گرداننده‌ی آمدنیوز، بود). ماجرای هواپیمایی اوکراینی نمونه‌ی برجسته‌ی دیگر بود. مهم‌ترین تلنگر بعدی در جنبش مهسا رخ داد. اوج بی‌‌خردی نظام در انکار مسئولیت

آخرین مطالب

روزنوشت‌های داریوش میم

آقای روحانی! با شما هستند!

هیچ شرح و توضیحی لازم ندارد. فقط برای این‌که حسن روحانی بداند شمار زیادی از کسانی به او رأی داده‌اند و «حماسه»‌ آفریدند موضع‌شان در

ظلم اهل معرفت!

هر چه گرمی در عالم هست،‌ از اثر صحبت است. هر چه قبض و فروبستگی است از تنها ماندن با خویش است. بعد عظیمی است

نسبت قدر و قیامت

می‌خواستم مفصل درباره‌ی شب قدر یادداشت تازه‌ای بنویسم. احوال دل مساعد نبود. پریشانی فکر مجال تمرکز نمی‌داد. گفتم اگر نتوان حق همه‌ی سخن را ادا

این خرقه بینداز و برو…

امروز، در اولین روز مرداد ماه، ملکوت خرقه عوض کرد. رنگ و قالب پیشین را سال‌های درازی نگه داشته بودم. آن ترکیب رنگ و شکل

سوراخ دعا گم کرده‌ای

کسانی که عریضه‌ای در دفاع از سفر مخملباف نوشته‌اند، از ساختن فیلم باغبان و شرکت مخملباف در جشنواره‌ای در بیت‌المقدس دفاع کرده‌اند و جایی در

فریب جنگ؛ صلح انگاشتن

۱ راه صلح، از میانه‌ی پرده‌پوشی بر بیداد بیدادگران و نادیده گرفتن ستم سیستماتیک‌شان نمی‌گذرد. تبلور آرمان‌های جنبش سبز، نبض‌اش در کوچه‌ی اختر می‌تپد. این

مقامِ مستی و روزه

میان شاعران هنرمند ما، بی‌گمان حافظ هوشی افسانه‌ای دارد. هر جا که سخن از دیانت و دین‌ورزی در میان است و شائبه‌ای از خطا و

سماحتِ روزه

تصور عوام مسلمانان و البته عوام نامسلمانان این است که دین‌ورزی – که شکل از ریخت‌افتاده‌اش همان تنسک ظاهربینانه و تشرع سخت‌گیرانه با بوی زننده‌ی

روزه‌ی جان؛ روزه‌ی مردانه‌وار

۱. روزه‌ی جسد گرفتن کار دشواری نیست. بعد از مدتی ریاضت، بی‌همت‌ترین و بی‌اخلاص‌ترین انسان‌ها هم بر آن قادرند. بگذارید اول عبارات ملا حسین کاشفی

آیینِ گذار…

دیروز بعد از یک سال و اندی از اتمام تحصیل دکتری‌ام، در اولین – و شاید هم آخرین – مراسم فارغ‌التحصیلی عمرم، حاضر شدم. در

آیا مردم هم‌چنان معزول‌اند؟

یادداشت زیر، بررسی، سنجش و نقد مطلبی است که مهدی در وب‌سایت ایران ‌وایر با عنوان «آیا خامنه‌ای عقب‌نشینی کرده است؟» نوشته است. این متن تا

اراده‌ی ملت: بازگشت صندوق رأی

متنی که در زیر می‌خوانید ترجمه‌ی مقاله‌ای از حمید دباشی است در تحلیل نتایج انتخابات سال ۹۲ که نسخه‌ی مثله‌شده و کوتاه‌تری از آن‌چه به

چه باید کرد؟

چکیده: نخبگان سیاسی، گروه‌های مهجور و زخم‌خورده‌ی مستأصل و باقی‌مانده از سیل حادثه‌ی ۸۸ به بعد، سهم خود را ایفا کرده‌اند. برای ایجاد فرصتی برای مردم

وقفوهم انهم لمسئولون

ما مسؤولیم. شما مسؤول‌اید. هزار و یک مقصر می‌توان برای مصائب‌مان یافت. و این تقصیرکاران کم نیستند. تقصیرشان هم واقعی است. اما ما هم سهمی

دور کج دار و مریز است…

روحانی در برابر سبزها،‌ در برابر فریاد به رسمیت شناخته شدن عاملیت ما، فقط «سکوت» می‌کند؛ روحانی همراه ما نیست اما مانع از شنیده شدن

ره می‌سپریم، همره امید…

تا امروز، به هر زحمتی بود کوشیدم در ماجرای انتخابات پیش رو، نگاه‌ها را به افق وسیع‌تر پیش روی ایران معطوف کنم. نمی‌دانم این صدا

«عارف»ی کو که کند فهم زبانِ «مردم»…

۱. انصراف محمدرضا عارف به گمان من یکی از کلیدی‌ترین و مهم‌ترین تصمیم‌های زندگی سیاسی او بود نه به این دلیل که به «اجماع» اصلاح‌طلبان

پیروزی ما و کامیابی دیگری

به اعتقاد من، امسال، ملت ما در آستانه‌ی بلوغی است که بذرش ۴ سال پیش کاشته شد. ما این بلوغ و این رسیدن را مدیون

جمهوریت نظام و ظرفیت معزول مردم

(۱) «نگرندگانى نابینا، شنوندگانى ناشنوا، گویندگانى ناگویا. درفش گمراهى را می‌بینم چون درختى تناور بر پاى مانده و شاخه‏ها به هر سو دوانده. به پیمانه

«آن روز» نه آغاز و نه انجام جهان است

سبعه‌ی مقدماتی ۱. نظام انتخاباتی در ایران نمونه‌ی تمام عیاری است از یک دموکراسی حداقلی. نظام،‌ مردم را عادت داده است که در فواصل زمانی

آدمی مخفی است در زیر زبان…

دکتر سعید جلیلی. مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای. دیپلمات وزارت خارجه. آینه‌ی دیپلماسی کشور.   این طنز نیست. حکایت یک فاجعه‌ی تمام‌عیار فرهنگی و ادبی است. نظام جمهوری

برداشت اول از «حماسه»

مدت‌ها پیش نوشته بودم که برای فهم حوادثی که در ایران اتفاق می‌افتد نیازمند کلید هستیم. باید همه چیز را تأویل کرد. یکی از این

در صدف خویش…

آدمی‌زاده موجود غریبی است. همه‌ی آنچه برای از خاک زر ساختن لازم است در همین هستی و وجود بدون حاشیه‌ی او یعنی همان که از

اصیل‌ترین «منبع موثق» خودِ شما هستید!

به گمان‌ام هنوز تا پایان مهلت قانونی شورای نگهبان برای اعلام تصمیم نهایی‌اش در احراز صلاحیت نامزدها زمان باقی است. اما دست‌کم فضای مجازی چنان

«فاشیسم» شاخ و دم ندارد!

وقتی فاشیسم را می‌گذارم توی گیومه یعنی می‌خواهم درباره‌ی کاربرد کلمه احتیاط کنم بس که هر کس هر جا دل‌اش خواسته کلمه را «مصرف» کرده

کم آزاری و بی آزاری…

چند روز پیش، در صحبت دوستی اهل فضل بودم که معمولاً هر وقت مجالی دست بدهد می‌کوشیم یکی دو ساعتی هم که شده وقت ناهار

مظروف حادثه در ظرفِ آدمی

آدمی‌زاده موجود ضعیف و ناتوانی است، ایستاده میانه‌ی چهارراه حوادث. از همه سو سیل بلا می‌ریزد به وجودش. حادثه، واقعه، فاجعه آوار می‌شود به سرش.

عروس حضرتِ قرآن…

انس من با قرآن از کودکی است. شاید از روزگاری که هنوز مدرسه نمی‌رفتم. وقتی خاطرات‌ام را جست‌وجو می‌کنم، تصویر مبهمی از پدرم می‌بینم که

در مهابت و لطافت شفقت

امروز هر چه به ذهن‌ام فشار آوردم تا واژه‌ای به فارسی بیابم که معادل این حس یا حالی باشد که در پی‌اش هستم، نیافتم. در

تو حرفِ معمایی…

امروز تولد سایه است. شاید امسال اولین سالی است که می‌بینم در فضای مجازی به این حادثه‌ی زمینی – یعنی تاریخ تولد سایه – این‌قدر