تعجب نکنید!
نگویید چه شده است این پشت سر هم بیتک و مصرع مینویسد. این شعری که ناظری میخواند، این شعر، این مثنویای که سایه سروده است
نگویید چه شده است این پشت سر هم بیتک و مصرع مینویسد. این شعری که ناظری میخواند، این شعر، این مثنویای که سایه سروده است
ای برادرها خبر چون میبرید؟ این سفر آن گرگ یوسف را درید!
یوسفِ من! پس چه شد پیراهنات؟ بر چه خاکی ریخت خونِ روشنات؟… چشمهای در کوه میجوشد منام کز درونِ سنگ بیرون میزنم… Flash Player upgrade
تا نپنداری ز یادت غافلام گریه میجوشد شب و روز از دلام