باید که تو هم باشی میخواستم بنویسم: «در بگشایید شمع بیارید عود بسوزید پرده به یکسو زنید از رخ مهتاب شاید این از غبار راه رسیده آن سفری همنشین گمشده اسفند ۷, ۱۳۸۲
جل الخالق! باورم نمیشود! دیگر داشتم کم کم از خودم ناامید میشدم. یک نفر اجابت دعوت کرد و چهار خط در دبیره نوشت، باشد تا تذکرهای باشد اسفند ۷, ۱۳۸۲
پادشاه شهر کوران یا . . .؟ امشب یادداشت نویسندهی وبلاگ کلاغ سیاه را خواندم دربارهی فیلم چرخ و فلک. ماجرای طعنههای نهفته در نوشتهی ایشان را به «ملکوتیان» و کاتب سیبستان اسفند ۷, ۱۳۸۲