شین نامه – هشت ۱. شباویزِ نشیدِ هشتم نغمهی آشنا را در شطّ شب شناور کرد. ۲. شرح الشین: «ای مرغِ سحر، ناله به دل بشکن هنگامهی آواز شباویز مرداد ۲۶, ۱۳۸۷
شین نامه – ۷ ۱. نَشت و نشاط همریشهاند؛ نشاط، نشتِ مشیّتِ شهریاری اوست! مشیتِ او در شهر جاری است؛ مثل آبِ زلال! ۲. شرح الشین: «حبابوار بر اندازم مرداد ۲۶, ۱۳۸۷
شین نامه – ۶ ۱. زخمِ بهشت اگر خورده باشی، نوشدارویات تنها شرنگی آتشین است! شورِ حیات میخواهی؟ شانه زیر بار بهشت خم مکن؛ شأنِ تو از شبههی بهشت مرداد ۲۶, ۱۳۸۷
اضطرار کودکی بودم. نوجوان بودم. هر بار گذارم به روستای پدری و مادری میافتاد، یکی از چیزهایی که بعدها از خاطرات آن روزگار برایام به یاد مرداد ۲۶, ۱۳۸۷