شهریور ۵, ۱۳۸۲

یادداشتی برای حلقه‌نشینان

ساکنان ارضِ‌ ملکوت را قطعاْ آگاهی هست که دو بار این وادی گرفتار سقوط و انفجار شد. نخست بار البته آن قدر لرزه‌ها شدید نبود

یادداشت شامگاهى

گرگ و میش غروب است. دیگر همه جا تاریک شده است. کیوان و فرین هنوز خسته از کارِ شبانگاهى در خواب بودند که از خانه

روزهای آخر

امروز آخرین روزی است که در پراگ می‌گذرانم. فردا بر می‌گردم لندن. دارم یواش یواش دلتنگ لندن می‌شوم و کلی کار که روی دستم مانده