اگر جای آنها بودیم
نوشتهای بر دیوار یک کلیسا در ایرلند شمالی در توضیح سرچشمهی نفرت و عدم تسامح: «اگر ما نیز آنجا که آنها زاده شدهاند به دنیا
نوشتهای بر دیوار یک کلیسا در ایرلند شمالی در توضیح سرچشمهی نفرت و عدم تسامح: «اگر ما نیز آنجا که آنها زاده شدهاند به دنیا
«آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمینها رفت و سبزهها به صحراها خشکیدند و ماهیان به دریاها خشکیدند و خاک مردگانش را به خود
اخوانِ نازنینم میگفت که: «من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است بیا ای خسته خاطر دوست! ای مانندِ
یعقوبوار واسفاها همی زنم دیدارِ خوبِ یوسفِ کنعانم آرزوست گاهی اوقات عشق چنان بالا میرود که دیگر حتی خیال معشوق هم در ضمیر عاشق نمیگنجد.