چه بینشاط بهاری که بی رخِ تو رسید… تا ساعتی دیگر سالی تمام میشود که در آن دوستِ نازنینی را از کف دادم و از هر چه تا به حال نوشته باشم، نمیتوانم اسفند ۲۹, ۱۳۸۸
بهارِ صبر و ظفر در این ساعتهای آخر سال، فکر کردم بهترین چیزی که میتوانم بنویسم اینجا غزلی است از سایه که هر بیتاش را به شکلی در این اسفند ۲۹, ۱۳۸۸