خو گیر از حلم خدا
گفتم مگر میشود این خطاها را ببینم و دم فرو بندم؟ نباید اینها را رسوا کرد؟ برای آگاه ساختن مردم هم که شده باید اینها
گفتم مگر میشود این خطاها را ببینم و دم فرو بندم؟ نباید اینها را رسوا کرد؟ برای آگاه ساختن مردم هم که شده باید اینها
نگاهی ملامتبار کرد. انگار خطایی جبران ناپذیر از من سر زده باشد. چشماناش را دوخت به چشمانام. با طمأنینه و صلابت گفت: «عشق کاری است
پر بود از حسرت و اندوه. مثل کسی که به او خیانت شده باشد. احساس میکرد (و چه درست هم حس میکرد) که بسیار بیش