صبر کن و سبک مرو هنوز هوا بارانی است و دمی از گریستن نمیآساید. گریستن نه که این خندهی ابر است گویی! هنوز دقایقی دیگرم فرصت هست تا راهی فرودگاه مهر ۳۰, ۱۳۸۲
شهر باران زده ساعتی پیش، گویی دمدمهی سحرگاهان بود که با سپندم سخن میگفتم. از پنجره که بیرون را نگاه میکردم هوا هنوز تاریک بود. آسمان لندن را مهر ۳۰, ۱۳۸۲