شهریور ۶, ۱۳۸۲

بی‌پناهی

ز بام و در همه جا سنگ فتنه می‌بارد کجا به در برمت ای دلِ شکسته کجا؟ فرو گذاشت دل آن بادبان که می‌افراشت خیال

باز هم احساس وطن

این بار هم که پایم به لندن رسید احساس توطن در اینِ خاکِ بی‌آفتاب کردم! هوای لندن حسابی خنک‌تر از پراگ است. آسمان هوای باریدن