۱
لب لعل ای نگار، دریغ از ما مدار…
حسام الدین سراج آلبومی دارد به اسم «بینشان» در ماهور. این آلبوم همیشه به خاطر آن تصنیف آخرش مرا به یاد ماه رمضان میاندازد. ناگهان امروز به یادش افتادم و گفتم در این ساعات منتهی به افطار این حال را با اهلاش شریک شوم. این شما و این «بینشان».
[موسيقی] | کلیدواژهها: , افطار, بینشان, حسام الدين سراج, ماهور
۸
نورِ جان در ظلمت آبادِ بدن…
میچرخیدم میان این همه آلبوم موسیقی مهجوری که دارم. میانهی درس و بیماری، گوش میدهم به آواز سراج و تار محسن نفر. آرامتر میشوم. من با این آلبوم «باغ ارغوان» روزگارانی سپری کردهام بسیار خوش. آفرین بر آن حنجره و آن پنجه باد. شما را هم اگر حالی چون حالِ من میرود، گوش بدهید و مطربان را دعا کنید!
پ. ن. چند مرتبه من نوشتهام مطربان را دعا کنید؟ من واقعاً به این اعتقاد دارم. همان حرف مولوی است که «خدایا مطربان را انگبین ده». دنیا بدون این طایفه، جهانی سرد و بیروح و بیمزه میشد. حالشان نیکو و خرم باد. غمهاشان کم باد. طرباش متصل باد! زر اگر داشتم چون مولوی میگفتم: «ای مطربان! ای مطربان! دف شما پر زر کنم» ولی میشود دف مطربان را اگر نه از زرِ صورتی و زودگذر، که از زر معنا پر کرد که پایدارتر باشد!
|
[موسيقی] | کلیدواژهها: , ابوعطا, باغ ارغوان, حسام الدين سراج
۰
تا خود که داند آشنا
حسام الدین سراج در آلبوم «نگاه آسمانی» تصنیفی دارد روی غزل مولوی که اندکی هم طولانی است اما غزل، از آن غزلهای آتشین مولوی است. غزل، غزل تجلی است. فعلاً غزل را بشنوید تا بعداً شرحاش را بنویسم.
|
[موسيقی] | کلیدواژهها: , ای عاشقان, حسام الدين سراج, نگاه آسمانی