کتابی بینظير یافتهام با عنوان «رواداری و اجبار در اسلام: روابط بين الاديانی در سنت اسلامی» که گفتم بد نيست ذکری از آن بکنم. شاید مقدمهاش را ترجمه کردم و اينجا آوردم. نویسندهی کتاب «يوهانان فريدمان» است. فريدمان استاد کرسی ماکس اشلوسينگر در مطالعات اسلامی در دانشگاه عبری اورشليم است و عضو فرهنگستان علوم پايه و انسانی اسراييل است. کتاب را دانشگاه کيمبريج در سال ۲۰۰۳ منتشر کرده است. اما چرا کتاب يک نويسندهی يهودی را دربارهی رواداری در اسلام معرفی میکنم؟ به خاطر اينکه هر چه بيشتر اين کتاب را تورق میکنم، میبينم عمق و دقت نویسندهی اثر، که ظاهراً به خاطر يهودی بودناش هيچ همدلی با مسلمانان نبايد داشته باشد، بسی بيشتر است از پارهای از نويسندگان مسلمان خودمان. از سويی، خوانندهی منصف و شکيبا به آسانی پی میبرد که به ويژه ايرانيان و دينستيزانی که مدام از «گوهر»ِ کم تحمل و خشن اسلام سخن میگويند و فکر میکنند اسلام است که از آن يکسره بیتحملی میتراود و هميشه اين دين چنين بوده است و امروز هم بهتر از اين نيست، چه اندازه در اشتباهاند و چقدر درک و دانششان از اسلام و تاريخ و فرهنگهایاش سطحی است. من جزييات و بخشهای مختلف کتاب را نخواندهام ولی از همان نگاهی که به مقدمهی کتاب انداختم به خوبی میتوان دريافت که نويسنده گرفتار تعصبهای دينی يا ضد-دينی نيست و تلاش کرده است در مسير تحقيق و بررسی علمی بیطرف حرکت کند. در ضمن اين کتاب، بحث مفصل و خوبی دربارهی ارتداد دارد که از بسياری از نمونههای ديگری که دربارهی ارتداد ديدهام بهتر است.
نظرها (5)
با سلام. من مطلب را کمی دیر خواندم. ولی با این حالنظرم را می نویسم. به نظر من باید اسلام را از دید مسلمان بررسی کرد. نه از دید کسی که دشمنی مکتبی با اسلام دارد. مثل این است که ما درباره یهودیت نظر بدهیم و آموزه های آن را مطرح کنیم. مسلما سراغ نقاط ضعف رفته یا اینکه از دید خود به نوعی به تضعیف آن می پردازیم. و اصلا عاقلانه و منطقی نیست که بگوئیم چون فلان آقا استاد دانشگاه است پس هر چه گفت درست است. آنهم زمانی که حتی از محتویات سخنش اطلاع نداریم. و دیگر اینکه کسی که خارج از حوزه تخصصی درباره موضوع تخصصی نظری بدهد نباید آن را بدون دقت قبول کرده و تأیید کنیم.
علی | چهارشنبه، ۲۳ بهمن ۱۳۸۷، ۰۵:۱۰
من این مطلب را دیر خواندم . و نظرم را هم خیلی کوتاه عرض می کنم. به جای اینکه درباره اسلام از دیگران بشنویم بهتر است ببینیم کسانی که مسلمان هستند چه می گویند. نه اینکه دیگران چه می گویند. مثل اینکه ما مسلمانان با هودیان دشمنیدینی داشته باشیم و حرفهای خود را به جای آنان و از زبان آنان بگوئیم. پس بهتر است اسلام را از زبان مسلمان شنید. کمی عاقلانه تر نگاه کنیم.
علی | چهارشنبه، ۲۳ بهمن ۱۳۸۷، ۰۵:۰۳
با احترام عرض میکنم که این آقای فریدمن که چندی قبل در دانشگاه ما آمده بود وجودش سراسر کینه و نفرت نسبت به اسلام و مسلمانان است که در کتابش هم موج می زند. در ریویو های کتاب هم همه این نکته را یادآور شده و آن را از ضد اسلامی ترین انتشارات دهه اخیر توصیف کردند (بخواهید آدرس چند تا را همین جا برای شما میگذارم). واقعاَ عجیب است چنین برداشتی از این کتاب کرده اید.-
************
آری. واقعاً عجیب است. فکر میکنم بهتر است زودتر مقدمه را ترجمه کنم و نظرم را بنویسم.
امید | چهارشنبه، ۲۰ شهریور ۱۳۸۷، ۰۳:۱۳
بله. بحث بسیار خوبی در باب ارتداد دارد.
فقط متاسفانه در ابتدای بحثش، یکهو می پردازد به یک مساله از یک فقیه به نام الجراج که این جراح توضیح داده است که : «چگونه یک مسلمان اجازه دارد که زن پنجمی را بگیرد، و آن وقتی است که یکی از چهار زنش مرتد شده باشد!!!»
...
به هیچ وجه تصویر منصفانه ای از یک مسلمان نیست. ولو به بهانه طرح یک مساله فقهی آورده شده باشد.
سید کمال الدین دعائی | دوشنبه، ۱۸ شهریور ۱۳۸۷، ۱۸:۵۹
برادر شما که فقط به قول خودتان جزییات بخشهای مختلف را نخواندید و نگاهی به مقدمه انداختید، چطور اینچنین محکم نتیجه میگیرید. بد نیست شما هم به توصیهیی که به گنجی کردید عمل کنید و به بخش مغالطههای روزمرهیِ رادیو زمانه سری بزنید، ما که خودمان اصلاً اهل منطق نیستیم!
****
توضيح خواهم داد.
سرچشمهی فیاض دانش | دوشنبه، ۱۸ شهریور ۱۳۸۷، ۱۳:۰۵