سالها پيش وقتی دانشجوی رياضی بودم اين قصه را گمان میکنم مجيد ميرزاوزيری به من معرفی کرد. خاطرم نيست متن کتاب را از که گرفتيم – شايد فريدون رهبرنيا استاد راهنمایام بود. به هر حال، هر چه بود اين داستان نقش زيادی در شکل دادن به فضای ذهنیام ايفا کرد. آن روزها هوس کرده بودم کتاب را ترجمه کنم و طبق معمول همه ساله (!) تنبلی امان نداد و ترجمه قربانی شد. بعدها فهميدم اين کتاب را یک نفر ترجمه و چاپ کرده است. الآن به ياد ندارم مترجم که بود. اما خوب به ياد دارم که ترجمهی فارسی کتاب را برای دوستی هديه بردم، همان سالها.
نويسندهی کتاب، يک نفر کشيش رياضیدان است. حکايت برخورد سطح نشينان با موجودات فضايی دارای بعد، شباهت غريبی به تصورهای انسانی از پيام اديان دارد. اين کتاب اگر هيچ ارزش ديگری نداشته باشد، يکی از ويژگیهای مثبتاش اين است که ذهنِ ما را میتواند خوب ورزش دهد تا بفهميم ممکن است خارج از درک متعارف و معمولی ما از جهان، فضای ديگر، جهانی کاملاً محسوس وجود داشته باشد. دقت کنيد. میگويم ممکن است. عقلاً ما هيچ شاهدی بر اثبات يا رد آن نداريم. فعلاً با اين فرضيه کتاب را بخوانيد.
لينک کتاب را آن گوشه در لينکدونی گذاشته بودم. خودم بعداً حس کردم کار ملالآوری است آدم مرتب از اين صفحه به آن صفحه برود. کار خودم و خوانندگان را راحت کردم. کل داستان را به صورت يک فايل پیدیاف در آوردم. پس اين شما و اين هم تختآباد! بخوانيد و لذت ببريد. به جان نويسندهی کتاب و پیدیاف کنندهی آن هم دعا کنيد!
پ. ن. آدمهای تنبلی که مرتب میگويند وقت نداريم وقت نداريم، هزار و يک مطلب بيهوده و بیسر و ته را شب و روز میخوانند. اين داستان واقعاً ارزش خواندن دارد به نظر من. میشود برایاش وقت توليد کرد.
نظرها (14)
the book has published in Iran into Persian by Dr. Manouchehr Anvar around 1375.
reza | پنجشنبه، ۳۱ مرداد ۱۳۸۷، ۱۰:۴۲
سلام
اولین دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی،
این وب سایت کاملترین مجموعه دیکشنری آنلاین همراه با تلفظ کلمات را دارا می باشد که در نوع خود منحصر به فرد و بی نظیر می باشد. طراحی و برنامه نویسی آن توسط شرکت ورق سبز انجام یافته است.
یکی از کاملترین و کاربردی ترین دیکشنری آنلاین را می توانید با ما تجربه کنید
فقط کافیه روی لینک زیر کلیک کنید و امتحان کنید. طراحی و برنامه نویسی آن توسط شرکت ورق سبز انجام یافته است.
http://www.ariadic.com
با تشکر
الینا | چهارشنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۸۶، ۰۷:۴۵
سلام
اولین دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی،
این وب سایت کاملترین مجموعه دیکشنری آنلاین همراه با تلفظ کلمات می باشد که در نوع خود منحصر به فرد و بی نظیر می باشد. طراحی و برنامه نویسی آن توسط شرکت ورق سبز انجام یافته است.
یکی از کاملترین و کاربردی ترین دیکشنری آنلاین را می توانید با ما تجربه کنید
فقط کافیه روی لینک زیر کلیک کنید و امتحان کنید. طراحی و برنامه نویسی آن توسط شرکت ورق سبز انجام یافته است.
http://www.ariadic.com
با تشکر
الینا | دوشنبه، ۱۱ دی ۱۳۸۵، ۰۷:۰۸
سلام دوست عزيز . مثل اينكه درست گفته بودم ! توضيح وافي و قانع كننده بود . من هم به هيچ جيز به طور قطع و يقين راي نمي دهم . فقط گمانم اين بود كه نبايد وقت صرف خواندن و يا تشويق به خواندن چيزهايي شود كه از آن فايده اي مترتب نيست،دست كم براي امروز مردم ما. دقيقا درست گفته ايد : من ناراحتم .و به گمانم تنها آنهايي راحتند كه از دور دستي بر آتش دارند و يا اصلا ندارند .
***
ديگر چه عرض کنم!!!! دو بار به زبان فارسسی سره توضيح دادم. باز هم شما نفهميديد و نخواستيد کتاب را بخوانيد. ببخشيد. ما بیخود کرديم به شما توصيه کرديم اين کتاب را بخوانيد (راستی به شخص شما کجا توصيه کرده بوديم؟!). نخوانيد آقا! برای سلامتتان ضرر دارد. تب میکنيد. بعد به مهتاب بد میگوييد. اصلاً هيچ کتابی نخوانيد!
هنگام | شنبه، ۱۱ آذر ۱۳۸۵، ۰۵:۲۶
گمان کنم که این کتاب با نام «پختستان» در ایران ترجمه شده است. خودم ترجمهاش را ندیدهام اما شنیدهبودم که ۸-۹ سال پیش چاپ شده است.
***
گمان میکنم همين بود. تاريخاش هم درست است. به زمان دانشجويی رياضی من میخورد!
Mahmoud | جمعه، ۱۰ آذر ۱۳۸۵، ۱۶:۰۳
دوست عزيز مثل اينكه شما فقط نوشته هاي خودت را مي فهمي . براي همين عين نوشته ات را تكرار مي كنم :"کتاب اگر هيچ ارزش ديگری نداشته باشد، يکی از ويژگیهای مثبتاش اين است که ذهنِ ما را میتواند خوب ورزش دهد تا بفهميم ممکن است خارج از درک متعارف و معمولی ما از جهان، فضای ديگر، جهانی کاملاً محسوس وجود داشته باشد."خوب كه چي؟ مي گويم دانستن اين امر چه ارزشي دارد؟
***
دوست عزيز،
خيلی روشن است. آدم وقتی منظومهی معرفتیاش گستردهتر باشد، لاجرم نگاهاش به عالم تغيير میکند. کجای اين ارزش ندارد؟ صحبت من از «امکان» است، نه از «وجوب». در همين بندی که نقل کردهای دقت کن که آوردهام: «ممکن است» و تازه بعد هم جای شک در آن را باز گذاشتهام. کجای اين نگاه ايراد دارد وقتی باب تشکيک عقلانی را در آن نبستهام؟ دوست داشتيد بنويسم دين مزخرف است و هر چه وعده داده است باد هواست؟ با کدام قطعيت و يقين؟ من در باب هيچ چيز چنين با قاطعيت رأی صادر نمیکنم: چه دین باشد چه ضد دين.
یک بار ديگر نوشته را بخوانيد و از آن مهمتر متن کتاب را بخوانيد. اين نوشته اصلاً دعوت است به خواندن يک کتاب دربارهی مفاهيم رياضی. خواننده خود مسئول تعبيرش از کتاب است. من هم حق تفسير و تعبير خاص خود را دارم. شما هم حق داريد آن را نپذيريد. چه ابهامی در اين هست؟ دلخوری شما از کجاست؟
اينجاست که میگويم چرا اين قدر ناراحتيد!
هنگام | پنجشنبه، ۹ آذر ۱۳۸۵، ۱۰:۰۶
توی لینکدونی، لینک وبلاگی رو گذاشتید که نقد موسیقی میکنه.با خوندنش واقعا حالم بد شد. یاد نقدهای شما درباره استاد شجریان افتادم .
داریوش خان ، کاش همه نقد کردن رو از شما یاد بگیرن.
***
دوست عزيز،
من نوشته بودم دربارهی موسيقی. لزومی ندارد همه دربارهی موسيقی همه چيز را بدانند. از هر جایی چيزی میتوان آموخت.
د. م.
بابک | چهارشنبه، ۸ آذر ۱۳۸۵، ۱۵:۱۷
سلام
خسته نباشید
بای
محمد باقر حاجیانی | چهارشنبه، ۸ آذر ۱۳۸۵، ۰۸:۲۴
با سلام
مطمئنا" عين كار شما رو كپي نخواهم كرد ولي طبق نظر شما از اين آرشيواستفاده خواهم كرد.
امير | چهارشنبه، ۸ آذر ۱۳۸۵، ۰۴:۳۳
داریوش عزیز سلام.اول از همه بهت بگم که چقدر به این که میتونستی نزدیک سایه باشی غبطه خوردم. سایه یه دنیا صفاست که از بد روزگار از ما دور افتاده.امیدوارم زنده باشه وزیبایی خلق کنه.اما خودت؛ هنوز پر انرژی و فعالی و مثل قبل ازت نیرو میگیرم. همیشه در عجب بودم که چطور همیشه اینقدر حس مثبت داری وحالا میفهمم که:چون به خودت دروغ نمی گی.در مورد مطلب امروزت باید بگم متاسفانه همیشه عامه مردم فقط اونچه رو که میبینن قبول میکنن وپیامبرها هم برای همین سعی کردن معجزه ای بیارن که اونا رو متقاعد کنن. حکومتها هم همیشه خواستن مردم توی همین سطح بمونن و مسائل متافیزیکی و غیرعادی رو به راحتی محکوم کردن. اما هر کسی برای خودش عینکی داره که با اون دنیا رو میبینه. والزامی هم نیست که بخواد بقیه رو متقاعد کنه چون اونا باید آمادگی پذیرش این حرفها رو داشته باشن. مثلا در مورد زندگیهای گئشته با کی میشه حرف زد؟همین که آدم خودش با یقین به آنچه نادیدنی است دل ببنده کفایته...
***
دوست عزيز،
ممنون از اين هم ابراز لطف. من سعی میکنم کمی خودم باشم و بس. دربارهی پيامبران هم من چنين حرفی نزده بودم که پيامبران ناچار به آوردن معجزات بودند و اصولاً چنين باوری هم ندارم. مقصودم هم از اين يادداشت اصلاً دل بستن و يقين داشتن به ناديدنی نبود. مقصود برانگيختن پرسشهای عقلانی جدی بود نه تسليم در برابر امر و نهی دين و دست و پا بسته رها کردن عقل.
د. م.
رها | سه شنبه، ۷ آذر ۱۳۸۵، ۱۹:۵۹
سلام
كاش ميتونستيد فايل ترجمه كتاب را در دسترس قرار دهيد . بالاخره كساني مانند من هم پيدا ميشوند كه سواد انگليسي را در سطح كتاب خواني ندارند .
موفق باشيد
***
اگر میشد حتماً میکردم. کتاب به زبان فارسی در ايران موجود است.
سارا | سه شنبه، ۷ آذر ۱۳۸۵، ۱۲:۵۵
سلام . گيريم با خواندن اين كتاب و يا هر كتاب ديگري به ما ثابت شد كه دنياي ديگري وجود دارد . خوب كه چي ؟ چه فايده اي از آن متصور است . آيا غير از اين است كه بزرگترين جنايات دنيا توسط كساني رخ داده كه نه به قول شما به احتمال به فضای ديگر،بلكه به وجود دنياي ديگر يقين داشته اند ؟
***
شما چقدر ناراحتيد! اول کتاب را بخوانيد و از آن لذت ببريد. هيچ کس نمیخواهد هيچ چیز را به شما ثابت کند. کتاب داستان چه ربطی به جنايت يا اثبات يا توجيه يا تخطئهی آن دارد؟ اصلاً دو پاراگراف را هم از اين کتاب خوانديد که بفهميد موضوع کتاب چیست؟ چرا فکر میکنيد همهی جنايات دنيا زير سر «يک دنيای ديگر» است؟
«بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم».
هنگام | سه شنبه، ۷ آذر ۱۳۸۵، ۱۱:۲۷
بايد ياد بگيرم مثل کلاغ ها باشم!
آنها می دانند چطور بدون اينکه دوست داشته شوند ، راحت زندگی کنند.
کلاق سفید
کلاق سفید... | سه شنبه، ۷ آذر ۱۳۸۵، ۰۱:۴۳
ممنون!
امين | دوشنبه، ۶ آذر ۱۳۸۵، ۲۳:۳۰