مخمل مهتاب بود این یا طنین بال قو

سهم بنان در ملکوت بسیار اندک بوده است، به رغم جایگاهی که در موسیقی ایرانی دارد. هر بار خواستهام چیزی بنویسم یا خوانندگان/شنوندگان ملکوت را در لذتی که از صدای بنان میبرم سهیم کنم، چیزی مانع شده است. راه چاره همیشه این است که کوتاهترین فرصتی که دست بدهد، همان دم را باید مغتنم شمرد. اینجا چند تصنیف از بنان را میآورم که برای همه آشنا هستند و دلربا.
تصنیف «حالا چرا» روی غزل شهریار، در اصفهان.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Banan%20Tasnifs/Che%20Shurha/01.%20Hala%20Chera.mp3]تصنیف «ای ایران» در دشتی روی شعر حسین گل گلاب با آهنگ روحالله خالقی.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Banan%20Tasnifs/Golrizan/08.%20Ey%20Iran.mp3]تصنیف «بهار دلنشین» در اصفهان؛ شعر بیژن ترقی؛ آهنگ روحالله خالقی.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Banan%20Complete/Banan%20-%20Shakhe%20Gol%2010%20(%20Ey%20Iran%20)/02.%20Ta%20Bahare%20Delneshin.mp3]و «الههی ناز» در دشتی؛ شعر کریم فکور؛ آهنگ روحالله خالقی.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Banan%20Complete/Elahe%20Naz/ELAHE_NAZ.mp3]تصنیف «کاروان»؛ در دشتی؛ شعر رهی معیری ساختهی مرتضی محجوبی.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Karevan/1%20-%20Karevan%20-%20Banan.mp3]تصنیف «من از روز ازل» در سهگاه؛ شعر رهی معیری؛ آهنگ مرتضی محجوبی.
[audio:http://malakut.org/music/Banan/man-az-rooz-e-azal.MP3]تصنیف «مرا عاشقی شیدا» در ابوعطا؛ آهنگ علی تجویدی؛ شعر منیر طه.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Banan%20Complete/Mara%20Aasheqi%20Sheyda%20-%203Gaah%20-%20A.%20Tajvidi.mp3][موسيقی] | کلیدواژهها: , اصفهان, الهه ناز, ای ایران, بنان, بهار دلنشين, حالا چرا, دشتی, شهریار, غلامحسين بنان
شبزندهدار
[موسيقی, گلهای تازه] | کلیدواژهها: , شبزندهدار, شجریان, شهریار, فرهنگ شريف, گلهای تازه, گلهای تازه
یلداییه
پ. ن. کلید این آلبوم، غزل سایه است:
چند این شب و خاموشی؟ وقت است که برخیزم
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم
گر سوختنم باید، افروختنم باید
ای عشق بزن در من، کز شعله نپرهیزم
صد دشت شقایق چشم، در خون دلم دارد
تا خود به کجا آخر، با خاک در آمیزم
چون کوه نشستم من، با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد، آنگاه که برخیزم
برخیزم و بگشایم بند از دل پرآتش
وین سیل گدازان را از سینه فرو ریزم
چون گریه گلو گیرد از ابر فرو بارم
چون خشم رخ افروزد، در صاعقه آویزم
ای سایه ! سحر خیزان دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم
|
[موسيقی, پرويز مشکاتيان] | کلیدواژهها: , دشتی, شهرام ناظری, شهریار, لالهی بهار, ه. ا. سايه, پرويز مشکاتيان