قضاگردان

دو تصنیف در آلبوم «شورانگیز» علیزاده هست، که ورای وصفاند. مستیآفریناند این دو تصنیف. وقتی شعر خوب با آهنگ خوب و آهنگساز نابغهای مثل علیزاده جمع شوند، حاصلاش این میشود. در این چند روزها بارها در ذهنام داستانها نوشتم برای این دو تصنیف و غزلهایاش – برای «شما مست نگشتید وزان باده نخوردید» – ولی الآن که فکر میکنم میبینم بیهوده است. کسی اگر ذوقاش را داشته باشد بدون اینکه خیال و ذوق چون منی در دریافتاش از شعر و موسیقی دست ببرد، همان ذوق و حال را خواهد داشت، پس مرا نرسد که خیال مخاطب را مهار بزنم. بیکرانگی خیال و درخشش این تجربه را هر کسی میتواند بیازماید.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shoor%20Angiz/06.%20Sabouh.mp3]
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shoor%20Angiz/10.%20Bia%20Saghi.mp3]
دو قطعهی دیگر از آلبوم «راز و نیاز» علیزادهاند. این دو قطعه – و آن دو قطعهی بالا – برای من حال و هوای نوروز و طراوت و تازگی میآفرینند. بی هیچ شرح و حکایتی، هوش و خیالتان را رها کنید در دریای این نغمهها.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Hossein%20Alizadeh%20-%20Razo%20Niaz/07%20Raz%20o%20Niaz.mp3]
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Hossein%20Alizadeh%20-%20Razo%20Niaz/13%20Biya%20Ta%20Gol%20Barafshanim.mp3]
[موسيقی] | کلیدواژهها: , بيا ساقی, حافظ, حسين عليزاده, راز و نياز, شهرام ناظری, شورانگيز, عليرضا افتخاری, مولوی
روز تویی، روزه تویی…

روزهی رمضان و عید رمضان، برای مؤمنان و اهل اسلام یک چیز است و برای عاشقان چیز دیگر. در روزه، مؤمنان امساک میکنند. برای عاشقان تمام تکاپوی حیاتشان امساک است. عاشقانی که در امساکاند، عاشقان مهجورند البته. عاشقی که در مقام وصال باشد، انفصال و امساکی ندارد که عیدی برایاش از راه برسد. هر نفس و هر لحظهاش عید است. روزه و عید، هلال و رؤیتاش بهانه است. ماه رمضان و تمام آداب و مناسکاش جز نشانه چیزی نیستند. نشانههایی هستند برای اینکه راهی گم نشود. این ره گم نکردن برای کسانی است که بر کرانه میروند. کسی اگر خود، راه باشد، راه گم کردن هم برایاش بلاموضوع است.
میخواستم چیزی بنویسم برای عید رمضان. چیزی میخواستم بنویسم از ذوق. تکرار دانستههای عوام و مرور هر آن چیزی که همه ساله از منبر زاهدان ریایی هم میشنوند هنری نیست. هنری هم اگر داشته باشد، هنر واعظان است. قصهی عاشقان نیست. برای عاشق، همه چیز در معشوق خلاصه است. نماز چیزی نیست جز همنفسی و همکلامی. روزه هم چیزی نیست جز در هوای معشوق بودن. در جزر و مد فراق و وصال، همه روزه رنگ میبازد و هم عید رمضان. برای کسی که همه چیزش یار است، آغاز و پایان روزه، بیاو بیمعناست و جز دردسر نیست. مینویسم و هر لحظه میبینم از فرط تردد و احتیاط، به شطاحی میافتم. پس میکوشم بدون لفاظی یا صنعتگری دریافت سادهای را بنویسم که شاید به گمان خودم، مهمترین یافتهی انسانی است که در متن یا حاشیهی مناسک دین، چیزی مییابد که به کارش میآید و زادی مییابد ماندگار. ادامهی مطلب…
[رمضانيه] | کلیدواژهها: , رمضانيه, شهرام ناظری, عيد فطر
بیایید بیایید به گلزار بگردیم…
[موسيقی] | کلیدواژهها: , حسين عليزاده, شهرام ناظری, شورانگيز
برای شهدای عاشوراییمان
|
[موسيقی] | کلیدواژهها: , شهرام ناظری, محمدرضا لطفی, ه. ا. سايه, چاووش ۸, کاروان شهيد, گروه شيدا
یلداییه
پ. ن. کلید این آلبوم، غزل سایه است:
چند این شب و خاموشی؟ وقت است که برخیزم
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم
گر سوختنم باید، افروختنم باید
ای عشق بزن در من، کز شعله نپرهیزم
صد دشت شقایق چشم، در خون دلم دارد
تا خود به کجا آخر، با خاک در آمیزم
چون کوه نشستم من، با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد، آنگاه که برخیزم
برخیزم و بگشایم بند از دل پرآتش
وین سیل گدازان را از سینه فرو ریزم
چون گریه گلو گیرد از ابر فرو بارم
چون خشم رخ افروزد، در صاعقه آویزم
ای سایه ! سحر خیزان دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم
|
[موسيقی, پرويز مشکاتيان] | کلیدواژهها: , دشتی, شهرام ناظری, شهریار, لالهی بهار, ه. ا. سايه, پرويز مشکاتيان
لالهی بهاران…
[موسيقی] | کلیدواژهها: , دشتی, شهرام ناظری, لالهی بهار, پرويز مشکاتيان
آن چهار تصنیف
|
[موسيقی] | کلیدواژهها: , ايرج بسطامی, شهرام ناظری, نفس باد صبا, پرويز مشکاتيان, گلعذار
یادگار دوست
|
پ. ن. هیچ اتفاق عجیبی نیفتاده است. حال و هوای شعر دارم و موسیقی. بعضیها از باده مست میشوند و درونِ خویش برون میریزند. من مستِ شعرم و موسیقی. اینها زبانام را باز میکنند و شروع به وراجی میکنم. همه چیز بر حسبِ ارادتِ دوست بر قرار است و بر قرار بادا! چشمِ بد دور که بی باده و می، مدهوشیم!
[موسيقی] | کلیدواژهها: , شهرام ناظری, يادگار دوست