قضاگردان

دو تصنیف در آلبوم «شورانگیز» علیزاده هست، که ورای وصفاند. مستیآفریناند این دو تصنیف. وقتی شعر خوب با آهنگ خوب و آهنگساز نابغهای مثل علیزاده جمع شوند، حاصلاش این میشود. در این چند روزها بارها در ذهنام داستانها نوشتم برای این دو تصنیف و غزلهایاش – برای «شما مست نگشتید وزان باده نخوردید» – ولی الآن که فکر میکنم میبینم بیهوده است. کسی اگر ذوقاش را داشته باشد بدون اینکه خیال و ذوق چون منی در دریافتاش از شعر و موسیقی دست ببرد، همان ذوق و حال را خواهد داشت، پس مرا نرسد که خیال مخاطب را مهار بزنم. بیکرانگی خیال و درخشش این تجربه را هر کسی میتواند بیازماید.
Audio clip: Adobe Flash Player (version 9 or above) is required to play this audio clip. Download the latest version here. You also need to have JavaScript enabled in your browser.
Audio clip: Adobe Flash Player (version 9 or above) is required to play this audio clip. Download the latest version here. You also need to have JavaScript enabled in your browser.
دو قطعهی دیگر از آلبوم «راز و نیاز» علیزادهاند. این دو قطعه – و آن دو قطعهی بالا – برای من حال و هوای نوروز و طراوت و تازگی میآفرینند. بی هیچ شرح و حکایتی، هوش و خیالتان را رها کنید در دریای این نغمهها.
Audio clip: Adobe Flash Player (version 9 or above) is required to play this audio clip. Download the latest version here. You also need to have JavaScript enabled in your browser.
Audio clip: Adobe Flash Player (version 9 or above) is required to play this audio clip. Download the latest version here. You also need to have JavaScript enabled in your browser.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , بيا ساقی, حافظ, حسين عليزاده, راز و نياز, شهرام ناظری, شورانگيز, عليرضا افتخاری, مولوی
سماع درد؛ روایت سایه از اجرای نوا
موسیقی ما، روایت است. قصه است. حکایت است. اساساً هر موسیقیای از همین جنس است. آدمیان در موسیقی خودشان را میبینند و باز میشناسند. موسیقی مثل آینه میماند. کسی که جلوی آینه میایستد اگر مایهای از فراست و معرفت داشته باشد، میتواند به قصه گفتن بنشیند و شرح جمال بگوید یا حکایت فراق. گمان من این است که کسانی که با موسیقی نمیتوانند ارتباط برقرار کنند – یا با یک موسیقی خاص نمیتوانند ارتباط داشته باشند – دقیقاً از همین روست که در آن قصهای و داستانی دلربا نمیبینند و نمیشنوند. گوشِ قصهشنو و جانِ حکایتپذیر آدمی اگر گشوده شود به روی معانی مترنم موسیقی، دیگر جدایی از آن برای آدمی میسر نیست. آدمی خودش را با موسیقی هم معنا میکند هم تماشا.

یک نمونهی درخشان و دلربا از این جنس حکایتها، روایتی است که سایه روی اجرای نوای پریسا گذاشته است. در این اجرا، حسین علیزاده سرپرستی گروه را به عهده دارد و تار میزند. پرویز مشکاتیان سنتور مینوازد و آهنگ آن ترانهی مشهور «پیر فرزانه» محصول مشترک دورهی جوانی این دو است. علی اکبر شکارچی کمانچه، محمد علی کیانینژاد نی و مرتضی اعیان تنبک مینوازد. کل این برنامه را پیشتر، اینجا، در ملکوت آوردهام. آنچه در زیر میشنوید داستان سازها، نوازندگان، اشعار و قصهای است که ساز و نوا در آن تنیده شده است، با صدای شاعر و از زبانِ اوست. شاید هم این قصهی سایه است که در خلال نغمهها و زخمهها و ابیات مختلف منعکس شده است. هر چه هست، یکی از بهترین نمونههای روایتِ خودِ آدمی و آیینهگی موسیقی است برای شرح این حکایت. بشنوید به تأمل و حال.
Audio clip: Adobe Flash Player (version 9 or above) is required to play this audio clip. Download the latest version here. You also need to have JavaScript enabled in your browser.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , حسين عليزاده, سماع درد, نوا, ه. ا. سايه, پرويز مشکاتيان, پريسا
بیایید بیایید به گلزار بگردیم…
[موسيقی] | کلیدواژهها: , حسين عليزاده, شهرام ناظری, شورانگيز
گلچین هفته ۸۳ – پریسا
مدتی است فکر میکنم باید دقیقاً چه مقدمهای بنویسم و چه توضیحی بدهم برای این قطعهای که خواهید شنید. این آلبومی از پریساست که تصنیفهای مشهوری دارد و آوازی به غایت خوب. پریسا این قطعات را با گروهی به سرپرستی حسین علیزاده در دستگاه نوا در استودیوی رادیو اجرا کرده است که سنتور این اثر را پرویز مشکاتیان نواخته است. مرتضی اعیان تنبک میزند و علی اکبر شکارچی کمانچه و محمد علی کیانینژاد نی. تصنیف مشهور «پیر فرزانه» که در فیلم سوتهدلان علی حاتمی نیز آمده است، در همین اثر است. توضیح بیشتر نمیدهم. فکر میکنم هر توضیحی بدهم، زائد است. هر چه لازم است در خلال برنامه، به خصوص در ده دقیقهی اول قطعهای که میتوانید بشنوید، آمده است. تنها نکتهی مهمی که باید افزوده شود، همان است که در عنوان مطلب آمده است. این برنامهی هشتاد و سوم گلچین هفته است که گمان میکنم هر کس اهل موسیقی ایرانی باشد و یکایک این برنامههای گلچین هفته را نشنیده باشد، چیزی در زندگیاش کم دارد. گلچین هفته هم مانند بسیاری از برنامههای ماندگار موسیقی ایرانی، حاصل کوشش سایه است.
Audio clip: Adobe Flash Player (version 9 or above) is required to play this audio clip. Download the latest version here. You also need to have JavaScript enabled in your browser.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , حسين عليزاده, پرویز مشکاتيان, پريسا, پير فرزانه, گلچين هفته
یک توضیح؛ یک نکته و یک نینوا
ساعتی پیش داشتم فکر میکردم که اینکه بزرگی گفته است «نماز، کسرِ قوّتِ غضبی است» عجب نکتهی حکیمانهای است؛ و حکیمتر آن کسی که بتواند با عبادت بر خشمِ خود غلبه کند و آرام شود. خشم گرفتن و بر خشم ماندن و همه چیز و هم کس را در پرتوِ همان خشم دیدن و داوری کردن، آدمی را از درون میفرساید. من به تبعات اخلاقی ماجرا عجالتاً کاری ندارم؛ پیشتر ولی دربارهاش نوشتهام. خلاصه اینکه این «قوّت غضبی» که طبیعیِ وجود آدمی است، بی مهاری اگر رها شود، مثل اژدهایی زبانه میزند و بسیاری از مواجید معرفتی و ذوقی آدمی را دود و خاکستر میکند. آدمی، خشم میگیرد برای دفع ضرر (موجودات زنده، عمدتاً دلیل خشم گرفتنشان این است). خشمگین که میشوی، میخواهی به قوّت و قدرت، حریف، رقیب، دشمن یا تهدیدی را که در برابرت هست، منکوب و مقهور کنی. اما شأن آدمی با شأن سایر موجودات فرق دارد… روضه نمیخوانم دیگر. میخواستم برای یادآوری به خودم هم که شده، بنویسم که اظهار احتیاج و اقرار بندگی و چاکری در برابر حضرتِ دوست، این حسِ سرکش خشم گرفتن را میتواند مهار کند. به کار اهلِ سلوک میآید. باشد که این خواصِ ویژه و برگزیدهی عبادت نصیب آدمی شود، نه عُجب و تکبّری که خود حاصلِ خویشتندوستی است و جلب منفعت (و شهوت)!
یکی دو نکتهی دیگر هم داشتم که باشد برای بعد. اولین فرصت و بهانه که برای نوشتن به دست آمد، خواهم نوشت. اما حال و هوایِ این دمِ من با این حال و روز و این روزگار، این آلبوم «نینوا»ی حسین علیزاده است. شما هم گوش بدهید و یادی بکنید از آن حالها.
|
[تأملات] | کلیدواژهها: , حسين عليزاده, نینوا
به تماشای آبهای سپید
|
[موسيقی] | کلیدواژهها: , به تماشای آبهای سپيد, حسين عليزاده, ساری گلين, پروانه شو, ژيوان گاسپاريان