۴
آواز راک شجریان و آداب ادای شعر
شجریان آوازی دارد در ماهور روی غزلی از حافظ با مطلع «سحرم دولت بیدار به بالین آمد». این غزل را شجریان بر خلاف ماهورهای معمول به جای اینکه از درآمد شروع کند، از اوج میخواند و عراقِ ماهور. این اثر در دورانی تولید میشود که سایه بر بخش موسیقی رادیو نظارت داشته و راهنماییهای او در شکلگیری این آواز به این صورت، تأثیر داشته است. بیت نخست را اگر قرار باشد کسی از درآمد ماهور بخواند، آوازی که روی این بیت میآید، آوازی بیرمق و نامتناسب با معنا و مضمون بیت میشود که میگوید: «برخیز که آن خسرو شیرین آمد» و به دنبالاش سخن از «مژدگانی دادن» است. مشکل ادای درست شعر و توجه به مضمون و معنای بیت، موسیقی کلام و متناسب کردن آن با آواز، مشکلی همیشگی و البته امروزی خوانندگان ماست. به نظر من، ماجرا راهحلی ساده دارد و آن هم اعتنا به تمامی ارکانی است که یک آواز خوب را شکل میدهد یعنی وجود یک شعرشناس خوب، یک خوانندهی مسلط و توانمند، آهنگسازی که هم شعر و هم موسیقی را خوب بفهمد و نوازندگانی که در کار خودشان ماهر باشند و از ظرافتهای اجرا آگاهی خوبی داشته باشند. متأسفانه این ارکان همیشه با هم جمع نبودهاند و البته غرور اهل موسیقی و بدعهدی ایام و نامردمی اهل زمان، همگی دست به دست هم میداده و کارهایی را که میتوانستند (یا میتوانند) بسیار بهتر باشند، تبدیل به آثاری متوسط میکنند. به هر حال، این آواز را گوش کنید و ببینید که نظارت شعرشناس و موسیقیشناسی چون سایه و صدای لطیف و قدرتمند شجریان در آن دوره چه آوازی را آفریده است.
|
يادداشتهای مرتبط
[موسيقی] | کلیدواژهها: , راک, شجریان, ه. ا. سايه
استاد، استادِ انتخاب شعر و تلفیق آن با موسیقی است!
گنبد مینا را بشنوید، قسمتی که سحر برق از منزل لیلی میدرخشد…!
آواز به خرمنمان آتش میزند.
—————————-
دوست عزیز،
نکتهی این یادداشت دقیقاً این بود که استادی یک خواننده برای درست خواندن شعر کفایت نمیکند و نیاز به افراد دیگری هم هست یعنی شعرشناس، آهنگساز و خود خواننده باید کنار هم قرار بگیرند.
د. م.
سلام.
به نظرم آنچه گفتید یکی از مشکلات اساسی موسیقی ماست،شجریان در اثری غزل حافظ با مطلع «کی شعر تر انگیزد …» را با آهنگسازی خود خوانده است و از نظر ارتباط شعر و موسیقی تأسف بار است،روح استاد مشکاتیان شاد.
به نظرم شهرام ناظری خود در این زمینه صاحب نظر و استاد است،ارتباط شعر و موسیقی در آثار او کم نظیر است. همچنین انتخاب متناسب اشعار در یک آلبوم.به عنوان مثال در رابطه با ارتباط شعر و موسیقی اثر زمستان (که نواهایی میانی اثر را خود او ساخته است.) و در رابطه با تناسب اشعار اثر یادگار دوست جاویدان است.
سلام جناب ملکوت
قربان این حلقه ی ملکوتیان قابل گسترش هم هست؟ ما را هم راهی هست؟ یا جملگی نزدیکان و مقربینند؟
ارادتمند و منتظر.
رضا
——————————
رضای عزیز،
ممنون از اظهار لطفتان. این روزها به دلیل مشغلهی فراوان فرصتی برای امور فنی ندارم و بعید است به این زودی عضو تازهای به ملکوت افزوده شود.
د. م.
مسجدقــُبا،مَدار مُـدارا
http://siavashon.ir/shirazi/7830.html
دیماه-۳۰-۱۳۸۸
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
نگاهی به وقایع اتفاق افتاده پیرامون مسجد قبای شیراز که محل اقامۀ نماز جماعت آیت الله سید علی محمد دستغیب از مراجع تقلید شیعه می باشد؛شاید برای جامعۀ ملتهب کنونی ایران بسیار پندآموز و راهگشا باشد.اینکه عده ای سخنان منتقدانه و نصایح مشفقانۀ آیت الله دستغیب نمایندۀ مردم استان فارس در خبرگان رهبری را برنتابند و بر مسجد قبا حمله برند و آنجا را بعضاً مورد تعرض قراردهند و به اموال مسجد آسیب برسانند تا به زعم خود ضرب شصتی محکم به هر منتقدی نشان دهند؛ بیانگر میزان درک این افراد از تعالیم دینی دارد چرا که در اسلام مسجد جایگاهی قدسی دارد و این اعمال جز خدشه وارد کردن بر مفاهیم دینی و باورهای عمومی مسلمین کارکردی دیگر نمی یابد.
می توان به عوامل شکل دهندۀ این تعرضات به مسجد پرداخت و خط و ربط برخی از حامیان این شیوه و روش را مشخص نمود که چه جایگاه و منصبی دارند و در پی کسب چه مقاصدی هستند.اما نگارنده در این مقاله در پی این امر نیست بلکه سعی دارد نگاهی به درون ومشی و منش نمازگزاران و اصحاب مسجد قبا بیاندازد.
طرف مقابل راهکارهای متعددی از قبیل تصرف مسجد،تغییر نام مسجد، بستن درب مسجدبمدت چند هفته، تغییرهیأت امناء مسجد، تأسیس پایگاه مقاومت بسیج و… را آزمود اما نهایتاً مسجد با همان اسم و رسم پیشین دوباره باز شد. از سوی دیگر در یک نگاهی اجمالی نیز می توان به عینه مشاهده نمود که طی این روزها حمله کنندگان به مسجد قبا از حالت تهاجمی و تخریبی دست شسته اند و در کنار دیگر اصحاب همیشگی مسجد به صف نمازگزاران و مستمعین پای منبر خطیب مسجد قبا پیوسته اند؛هرچند که پس از پایان نماز ودعا وظیفۀ خود بدانند که علیه مخاطبین ذهنی و فرضی خود شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه سر دهند و امویان سبز را لعن و نفرین کنند.اما نکتۀ حائز اهمیت که نباید از چشم دور بماند همان روند خشونت زدایی از مهاجمین به مسجد و روش مسالمت جویانۀ اصحاب مسجد است.
نظر و لطف خداوند تا بدینجا عیان بوده و بی شک خود او حافظ دین است.و این وظیفۀ مومنین است که حرمت مسجد نگه داشته شود و از اعمال احساساتی و تنش آفرین دوری جویند.چنانکه درهمان روزهای نخستین این ماجرا آیت الله دستغیب در پیامی تلفنی خطاب به اصحاب مسجد بر همین نکته تأکید داشتند که مسجد را خداوند حافظ است.
مشی آیت الله دستغیب دوری از درگیری و تنش درضمن حفظ مواضع خود و ارائۀ روشی مسالمت جویانه نسبت به طرف مقابل بوده است.در همان پیام مذکور نمازگزاران را به پرهیز از کتک زدن یا حتی کتک خوردن دعوت می کنند چرا که طرف مقابل نیز شیعۀ امیرالمؤمنین هستند و اصحاب مسجد را صرفاً به نماز و تلاوت قرآن فرا می خوانند.همین پیام و دیگرپیامهای بعدی زمینه ای می شود از برای علاقمندان به ایشان و نمازگزاران که در تمامی مراحل پیش آمده از حصر مسجد تا بازگشایی مجدد آن ، صبر و بردباری پیشه کنند و اکنون با مدارا و روا داری، ستیزه جویان علیه آیت الله دستغیب را همچون دیگربرادران دینی خود در مسجد قبا پذیرا باشند.
این امر تا کنون در تاریخ سی سالۀ انقلاب بی سابقه بوده است.آنانی که با اهالی مسجد قبا آشنایند بهتر می دانند که عموماً جمعی متشکل ازبچه های قدیمی انقلاب،جبهه و جنگ، جانبازان ،خانواده شهدا و دانشجویان را تشکیل می دهند و کسانی نیستند که براحتی تسلیم شوند.بنظر می رسد رفتارکنونی آنان ناشی از یک نگرش جدید و با تکیه بر “جلوۀ رحمانی دین” است.امری که در این زمانه بخصوص در جامعۀ اسلامی خود بسیار بدان محتاجیم و بمصداق آیۀ شریفۀ “محمد رسول و الذین معه الله اشداء علی الکفار رحماء بینهم” باید که رحمانیت را پیش از آنکه از دیگران انتظار داشته باشیم ؛خود پیشۀ خویشتن سازیم.این امری است که سفارش دین مبین اسلام و متبلور شده در فرهنگ مداراجویانۀ ایرانی است.
مشی اهل بیت (ع)نیز در مقابله با توهین کنندگان به ایشان،نرمخویی و لبخند بوده است و دعا برای چنین افرادی؛به پیروی از همین سبک وسیاق می توان امید داشت که با صبر وشکیبایی بیش از پیش تجلی رنگ سبز اهل بیت(ع) را در گسترۀ ایران زمین ملاحظه نمود. امید که چنین گردد.
پایان این سخن را چونان آغاز باحافظ به پایان می بریم:
جفا کشیم و ملامت کشیم وخوش باشیم / که در طریقت ما کافریست رنجیدن