سیل خیز از نظرم، رهگذری نیست که نیست
شرح و بیان ندارد.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , حافظ, خلج, راستپنجگاه, شجريان, لطفی, محمدرضا لطفی, چشمهی نوش, کنسرت پاريس
قضاگردان

دو تصنیف در آلبوم «شورانگیز» علیزاده هست، که ورای وصفاند. مستیآفریناند این دو تصنیف. وقتی شعر خوب با آهنگ خوب و آهنگساز نابغهای مثل علیزاده جمع شوند، حاصلاش این میشود. در این چند روزها بارها در ذهنام داستانها نوشتم برای این دو تصنیف و غزلهایاش – برای «شما مست نگشتید وزان باده نخوردید» – ولی الآن که فکر میکنم میبینم بیهوده است. کسی اگر ذوقاش را داشته باشد بدون اینکه خیال و ذوق چون منی در دریافتاش از شعر و موسیقی دست ببرد، همان ذوق و حال را خواهد داشت، پس مرا نرسد که خیال مخاطب را مهار بزنم. بیکرانگی خیال و درخشش این تجربه را هر کسی میتواند بیازماید.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shoor%20Angiz/06.%20Sabouh.mp3]
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shoor%20Angiz/10.%20Bia%20Saghi.mp3]
دو قطعهی دیگر از آلبوم «راز و نیاز» علیزادهاند. این دو قطعه – و آن دو قطعهی بالا – برای من حال و هوای نوروز و طراوت و تازگی میآفرینند. بی هیچ شرح و حکایتی، هوش و خیالتان را رها کنید در دریای این نغمهها.
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Hossein%20Alizadeh%20-%20Razo%20Niaz/07%20Raz%20o%20Niaz.mp3]
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Hossein%20Alizadeh%20-%20Razo%20Niaz/13%20Biya%20Ta%20Gol%20Barafshanim.mp3]
[موسيقی] | کلیدواژهها: , بيا ساقی, حافظ, حسين عليزاده, راز و نياز, شهرام ناظری, شورانگيز, عليرضا افتخاری, مولوی
بهاری خرم است ای گل، کجایی…
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گُلنار
دگر منقل مَنِه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خُرم است ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودست و باشد
برادر جز نکونامی میندوز
نکویی کن که دولت بینی از بخت
مَبَر فرمان بدگوی بدآموز…
[audio:http://www.malakut.org/music/Iraj%20Bastami%20-%20Bouye%20Norouz/Iraj%20Bastami%20-%20Bouye%20Norouz%20-%2005%20Bouye%20Norouz.mp3]
[موسيقی] | کلیدواژهها: , ايرج بسطامی, بهاريه, بوی نوروز, حميد متبسم, سعدی, چهارگاه, گروه دستان
غمِ عشقِ ته مادرزاد دیرم…

مدتی پیش قطعاتی آوازی از اجرای شجریان با گروه عارف در شهر بنِ آلمان را در ملکوت آورده بودم روی سه غزل از سعدی. در میان آن اجراها قطعهای آوازی است در دشتستانی با سنتور پرویز مشکاتیان روی دوبیتیهای باباطاهر. این آواز را سالها پیش در ایران شنیده بودم و نوارش دچار همان سرنوشتی شد که بقیهی کاستهای موسیقی من در ایران. من ماندم و فایلهای پراکندهی صوتی روی کامپیوتر که هر کدام در جایی سرگردان است. این آواز دشتستانی از دلنشینترین آوازهایی است که شجریان خوانده است. کیفیت صدا چندان خوب نیست ولی در این آواز، سوزی هست که جانِ آدمی را مشتعل میکند. بشنوید و فیض ببرید (یکی دو دقیقهی اول مقدمهای است که گویندهی رادیو به زبان آلمانی توضیح میدهد به اضافهی انتهای آواز که بخشهایی از تصنیف صبح است ساقیا را پخش میکند).
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Dashtestani_in_Bonn/Shajarian_Meshkatian_Bonn.MP3]
[موسيقی] | کلیدواژهها: , آلمان, باباطاهر, بن, دشتستانی, سنتور, شجريان, پرويز مشکاتيان, گروه عارف
عذری بنه ای دل…
حافظ در آن غزل فراقی «آن یار کزو خانهی ما جای پری بود…»، بیتی دارد که تجسم عاشقی، دلدادگی و پاکبازی است: عاشق، به جای معشوق عذر میآورد. عذر فراق را عاشق میگزارد نه معشوق:
عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را
در مملکت حسن سرِ تاجوری بود
عذر درویشی خویش و تاجوری معشوق را عاشق ادا میکند. اصلاً نمیشود دربارهی این مایه بیپناهی و سرگشتگی حرف زد. غزل از ابتدا تا انتها حکایت رنج است ولی این بیت دریای اشک است و سوز. این غزل را با صدای شجریان، تارِ مجید درخشانی و نی جمشید عندلیبی در دشتی بشنوید.
پ. ن. یار اگر ننشست با ما، نیست جای اعتراض | پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت.
[audio:http://blog.malakut.org/cms/wp-content/uploads/2013/08/Shajarian-Derakhshani-Andalibi-Dashti-Alman.mp3]
[موسيقی] | کلیدواژهها: , جمشيد عندليبی, حافظ, دشتی, شجريان, مجید درخشانی
دانی که رسیدن هنر گامِ زمان است

حالی که این ترانهی فیروز دارد، وصف ناشدنی است. یک بند این ترانه مرا به یاد مصرعی از غزل سایه میاندازد که بر صدر نوشته آوردهام. بشنوید و اگر عربی میدانید متن ترانه را (سرودهی زیاد رحبانی) دنبال کنید. ذوقی دارد نگفتنی.
أنا صار لازم ودعکن وخبرکن عنی
أنا کل القصه لو منکن ما کنت بغنی
غنینا أغانی ع اوراق غنیه لواحد مشتاق
ودایماً بالأخر فی أخر فی وقت فراق
یا جماعه لازم خبرکن هالقصه عنی
أنا کل شی بقوله عم حسه وعم یطلع منی
موسیقیی دقوا وفلوا والعالم صاروا یقلوا
ودایما بالأخر فی أخر فی وقت فراق
بکرا برجع بوقف معکن اذا مش بکرا البعدو أکید
أنتو أحکونی وأنا بسمعکن حتى لو لا الصوت بعید
بلا موسیقتنا اللیله حزینه بلا غنیه اللیله بتطول
کل لیله بغنی بمدینه
وبحمل صوتی وبمشی عطول
ولا غنیه نفعت معنا ولا کلمه الا شی حزین
اذا ما بکینا ولا دمعنا لا تفتکروا فرحانیین
[audio:http://blog.malakut.org/cms/wp-content/uploads/2013/09/Fairuz-Ana-Sar-Lazem.mp3]
[موسيقی] | کلیدواژهها: , انا صار لازم, زياد رحبانی, فيروز, لبنان
کجایید ای درِ زندان شکسته…

این تصنیف «شهیدان خدایی» را که بیژن کامکار به همراه ارکستر صدا و سیما، سالها پیش، خوانده است، همیشه در انبانِ انبوه موسیقیام گم میکنم. گفتم اینجا به همراه متن غزل بیاورماش که ردیابیاش دشوار نباشد (برای خودم و برای شما).
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shahidan-i-Khodaei.mp3]
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده تر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بی نوایی
در آن بحرید کاین عالم کف او است
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورت های عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
دلم کف کرد کاین نقش سخن شد
بهل نقش و به دل رو گر ز مایی
برآ ای شمس تبریزی ز مشرق
که اصل اصل اصل هر ضیایی
پ. ن. عکس از هانا کامکار است.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , ارکستر, بيژن کامکار, شهيد, شهيدان خدايی, مولوی
خرقه رهنِ میکدهها…

تا امروز بیش از ۱۱ سال است که در پی آوازی از شجریان با نی موسوی میگشتم که کاستی از آن را در ایران داشتم و با مهاجرت به لندن و درآمدن تکنولوژیهای جدید، از تمام آنها بیبهره ماندم. آن کاست، دو آواز داشت بر روی دو غزل از حافظ (در کنار چند غزل دیگر) هر دو با نی محمد موسوی. یکی در ابوعطا و دیگری در همایون. مطلع آن دو غزل اینهاست: «ز دلبرم که رساند نوازش قلمی | کجاست پیک صبا گر همی کند کرمی» و «حالیا مصلحت وقت در آن میبینم | که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم». پیشتر از این آواز مشابهی از شجریان در شور را روی غزل دوم با نی حسن کسایی در ملکوت آورده بودم که اجرای سال ۱۳۵۸ بود. این اجرای تازهتر، که به لطف دوستی مشفق و اهل دل از آن سوی زمین به دستم رسیده است، در سال ۱۳۶۷ اجرا شده است در تالار وحدت به مناسبت بزرگداشت حافظ. در بخش ابوعطا، انتهای اثر قطع شده است (و تا جایی که یادم میآید روی نوار کاست هم همین وضع را داشت). دوست داشتم با فراغ بال چیزی دربارهی این دو غزل بنویسم ولی دیدم حیف است درنگ کنم و تا آن زمان شما را در شنیدن این دو آواز بهشتی سهیم نکنم. گوارای وجودتان!
آواز ابوعطا
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shajarian-Mousavi-1367-Hafez-Abuata-Homayoun/Abuata-SM-1367-Hafez.mp3]
آواز همایون
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shajarian-Mousavi-1367-Hafez-Abuata-Homayoun/Homayoun-SM-1367-Hafez.mp3]
پ. ن. عنوان یادداشت میگوید که اگر قرار بود چیزی بنویسم از چه جنسی بود! خواهم نوشت دربارهاش.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , ابوعطا, تالار وحدت, حافظ, شجريان, محمد موسوی, نی, همايون, کنسرت سال ۱۳۶۷
غم مخور…

شجریان اجرایی در بیات ترک دارد با گروه پایور روی غزل «غم مخور» (شما بگو «یوسف گمگشته») حافظ. به لطف دوستی، برای اولین بار بود که دو سه روز پیش این اجرا را شنیدم. شجریان غزل را کامل میخواند. یک بیات ترک پاکیزه و زلال هم میخواند که جان از تن آدمی منسلخ میکند. در آغاز قطعهی دوم، با آوازی ضربی روی ابیاتی از غزل «شنیدم رهروی در سرزمینی…» میخواند و میرسد به ابیاتی از «بانگ نی» سایه. بعضی از این ابیات را شهرام ناظری در آلبوم چاووشاش خوانده – و سپس به دنبالاش تصنیف کاروان شهید را – این ابیات را شجریان در مثنوی بیات ترک میخواند. و میرسد به تصنیف «رحم ای خدای دادگر کردی، نکردی» عارف قزوینی. حال و ذوقی دارد شنیدن کل کار. پرچانگی نمیکنم که از ذوق این آوای بهشتی باز نمانید. این شما و این بهشت شجریان.
بخش اول:
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shajarian-Payvar-Bayat-Turk/01%20Yousof-i-Gumgashteh.mp3]
بخش دوم:
[audio:http://blog.malakut.org/audio/Shajarian-Payvar-Bayat-Turk/02%20Yousof-i-Gumgashteh.mp3]
پ. ن. بله، انتخاب موسیقی و شعر بیمناسبت نیست.
[موسيقی] | کلیدواژهها: , بیات ترک, شجريان, عارف قزوينی, مثنوی, ه. ا. سايه, پایور
نشانهها، چراغها، قلهها…
[موسيقی, گلهای تازه] | کلیدواژهها: , سايه, سرگشته, قوامی, نورعلی خان برومند, همايونخرم, گلهای تازه, گلچين هفته, گلهای تازه