وقتی در عادیترين شرايط، عرصه را بر معقولترين و طبيعیترين رفتار و گفتار مردم تنگ کردی، ناگزير مردم به زیرکی و رندی، متوسل به نامتعارفترين شيوهها میشوند و همهی سدهايی که فکر میکردی بسيار استوارند، میشکنند. بترسيد از روزی که مظلومترين و محجوبترين مردمان را چندان به تنگ آورده باشيد که قومی سر به زير بر شما بشورند!
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد که جهان پر بلا کند!
پ. ن. نه. اين شعر سيف فرغانی، از هر چیز ديگری بهتر گويای اين حال است:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام، ناگهان،
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغ تان چو نیزه ز بهر ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرونشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروان سرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز فرصت دیگر کسان نبود
بعد از دو روز زان شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل ز گلستان شما نیز بگذرد
آبی ست ایستاده در این خانه جاه و مال
این آبِ ناروان شما نیز بگذرد
ای تو سپرده روح به چوپان گرگ نفس
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاهِ بقا ماتِ حکمِ اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد که جهان پر بلا کند!
پ. ن. نه. اين شعر سيف فرغانی، از هر چیز ديگری بهتر گويای اين حال است:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام، ناگهان،
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغ تان چو نیزه ز بهر ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرونشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروان سرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز فرصت دیگر کسان نبود
بعد از دو روز زان شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل ز گلستان شما نیز بگذرد
آبی ست ایستاده در این خانه جاه و مال
این آبِ ناروان شما نیز بگذرد
ای تو سپرده روح به چوپان گرگ نفس
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاهِ بقا ماتِ حکمِ اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
نظرها (6)
به فرموده ی مولا علی ع هیچ یقینی شبیه تر به شک همچون یقین به مرگ نیست . اگر انسان به مرگ یقین پیدا کند ، هیچ مشکلی فراروی انسانها نخواهد بود . وای صد وای که دل در گرو پستی هاست ای دریغا که جان خسته زبد مستیهاست .کیست که عبرت گیردو روح و روان خود را آلوده نسازد.
بهنام | دوشنبه، ۳۱ خرداد ۱۳۸۹، ۲۱:۱۷
سلام. بعد یه سال یه کامنت جدید. شما فکر نمیکنی بیت آخر یه مشکلی داره؟ هم وزن، هم معنی؟ این شد دو تا البته
اینجوری بهتر نیست باشه؟ یعنی اینجوری نبوده؟
ای دوست خواهمت که به نیکی دعای سیف ... یک روز بر زبان شما نیز بگذرد.
البته شایدم همین درسته. اگه آخر کلمه نیکی ضمه بگیره، وزنش درست میشه
مسعود | دوشنبه، ۱ تیر ۱۳۸۸، ۲۳:۱۹
سیف فرغانی این شعرو در زمان حمله مغول سروده
Anonymous | یکشنبه، ۲۴ خرداد ۱۳۸۸، ۰۹:۳۰
سلام
این شاعر را کمی بیشتر معرفی
می نمایید؟
****
من هم همين اندازه میشناسماش. زحمتاش دو تا کتاب تاريخ ادبیات و تذکره است.
سید مهدی طاهری | سه شنبه، ۱۱ تیر ۱۳۸۷، ۱۰:۳۸
نمیدانم اگر روزی صاحب قدرت شدم، باز هم سراغ شعر بروم.. ولی اگر بروم، لابد یادی هم از سیف خواهم کرد که بسیار شاعر است و دوستاش دارم؛ و آنوقت، حسین نیستم اگر تنام نلرزد با شنیدن این شعر.
دقت کردهای که وقتی دارد خبر از احتمال وقوع در آینده میدهد، دقیقا دارد اتفاق میافتد؛ مرگ بر جهان ایشان نیز میگذرد، به دقیقهء اکنون و حالا. خدایا سیف را از ما نگیر. آمین.
گاوخونی | دوشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۸۷، ۲۲:۴۵
سلام خوبی ؟ دستت چطوره ؟ ما که روی سخن شما را ندانیم با کیست آن قدر دانیم که شعر قشنگی بود.
برقرار باشید.
سلامت نیز باشید به لطف پروردگار.
آبان | دوشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۸۷، ۱۷:۱۸