اين جمله از امام علی است: «و لا تنصبن نفسک لحرب الله». علی اين جمله را خطاب به مالک مینويسد. در واقع اين جمله خطاب به زمامداران مسلمانان است؛ در همهی اعصار و قرون. چرا محاربه با خدا؟ منظورش همين معصيتهای عادی نيست، همين لغزشهای مؤمنان و ترک اولی يا حتی خطايی که بعدش توبهای بکنی نيست. خيلی معنایاش صريح است: پرهيز از تکبر. متکبر از اسامی خداوند است و در نظام فکری علی، آنکه فخر میفروشد به رعايا، آنکه تکبر میورزد بر آنها و شفقتی بر آنها ندارد، خدای را به مبارزه طلبيده است. و حساباش را بکنيد مسلمانی که دعوی دين و ايمان دارد و در عمل خدای را به مبارزه طلبيده است. و نکتهی شگفت ماجرا اين است که آنها که خود خدای را به مبارزه میگيرند، به ديگران، به رعايای خود، برچسب محاربه با خدا میزنند! دريغ که آنها که دعوی پیروی از علی دارند، چقدر از او دورند. و اين روزها تعفن دعویهای خالی از معنی، و تنسکهای تنگنظرانه جهان را گرفته است. و تقوی به شمعی لرزان میماند که در طوفان تکبر و تنسک دينمداران رياکار هر لحظه بيم فرومردناش هست:
درونها تيره شد باشد که از غيب
چراغی بر کند خلوتنشينی
نمیبينم نشاط عيش در کس
نه درمان دلی نه درد دينی
نظرها (1)
«زهد فروشی» شاید اينجا از «تنسک» مناسبتر باشد. پِشنهاد بود و نه جدل.
سيروس به آيين «آژنده» | چهارشنبه، ۲۳ آبان ۱۳۸۶، ۰۱:۳۲