يا هر روز به خودم نهيب میزنم که دندان روی جگر بگذار و چيزی ننويس تا پختهتر شود، يا آنقدر سرم شلوغ است و گرفتارم که مجال دو خط هذيان هم نمیماند. با دوستی نازنين امروز صحبت میکردم و در اثنای سخن اشاره شده به اينکه وقتی کسی خودش را به هر چيزی آلوده کرد، وقتی دیگر هيچ چيز برایاش جز خودش و منافع لحظهایاش محترم نبود، وقتی عزت نفس خودش را از یاد برد (و حرمت و عزت ديگران را هم به طريق اولی) هميشه میتوان او را خريد. هميشه میتوان او را خوار کرد که: من کرمت عليه نفسه هانت عليه شهواته. بيش از هر چيز بايد از کسی هراسيد که هيچ اصل اخلاقی برایاش مهم نيست و حاضر است خود را به هر چيزی بفروشد. اين موجودات البته دیر يا زود قربانی وسوسههای قدرتمندان میشوند. قدرت چه بسا روزی از اينها به عنوان هيزم آتشهای افروختهی فعلی و آتی استفاده کند، هر چند دو سه روزی آنها را به کامی هم برساند. اين سخنان پوشيده و در پرده بس آنها را که اهل اشارتاند!
نظرها (3)
تا آتش به دامنت نريخته اند و آرد بر سرو رويت از شوخي با اين طايفه بپرهيز جمعيت نصف . لطافت فزون. شيطنت واويلاه وديگر بخوان -هر چه خواهند كنند ....
حالا بماندشايد احتياط | سه شنبه، ۱۶ اسفند ۱۳۸۴، ۱۹:۵۱
عالی بود اخوی.
بابای ببعی | پنجشنبه، ۱۱ اسفند ۱۳۸۴، ۱۹:۵۵
من هانت علیه نفسه فلا تامن من شره ازشر کسی که احساس خفت در نفس خویش دارد بر حذر باش
هومن | پنجشنبه، ۱۱ اسفند ۱۳۸۴، ۱۸:۳۶