@ ۱۳ آذر، ۱۳۸۹ به قلم داريوش ميم
یادداشت حاضر بیش از آنکه گزارشی از محتوای سخنرانی باشد، ناظر به تحلیل مضامین و شیوهی بیان و ارایهی مطالب است. در نتیجه، بدون اینکه وقت زیادی صرف مضامین و محتویات آن کنم، نظرم را دربارهی اثرگذاری آن میگویم.
جلسه با سخنرانی امیرارجمند آغاز شد که کلیاتی را دربارهی وضعیت فعلی و چشمانداز پیش روی جنبش سبز گفت که مبنا و محور آنها بیانیههای میرحسین موسوی بود. سخنرانی امیرارجمند، شکل و محتوایی علمی داشت و پیشینهی علمی و حقوقی امیرارجمند به روشنی بر نحوهی ارایهی مطلب سایه انداخته بود. با این وجود، مطالب به شکلی نبود که رویکرد حقوقی به مسأله یا نحوهی توجه به ابعاد معرفتی مسأله، باعث فاصله انداختن میان مخاطب و سخنران شود. به اعتقاد من، مهمترین ویژگی این جلسه این بود که مطالب به سادگی در دسترس مخاطب قرار داشت و بدون هیچگونه پیچیدگی نظری، مقصود گوینده تبیین میشد.
سخنران به آنچه میخواست بگوید به روشنی تسلط داشت و هرگز وارد موضوعی نمیشد که نتواند از عهدهی آن بر آید. بهترین نمونهی مواردی از این دست، ضمن پرسشی پیش آمد دربارهی قانون اساسی و استبداد. این پرسش، تازه نیست و بارها پرسیده شده است که چطور موسوی از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» سخن میگوید در حالی که موادی در همین قانون هست که با حقوق شهروندان منافات صریح دارد. امیرارجمند قانون اساسی آمریکا را مثال زد که قانونی است بسیار ابتدایی و در عینحال مبنایی خوب برای ادارهی مؤثر کشور است و همچنین قانون اساسی آذربایجان را مثال زد که هر چند توسط بهترین حقوقدانان و بر مبنای آخرین دستیافتهای حقوقی اروپایی تنظیم شده است و قانونی بسیار پاکیزه است، همچنان جمهوری آذربایجان به شیوهای دیکتاتوری اداره میشود. این مثال، و مثالهای متعدد دیگری که در سخنان او به آن اشاره رفت، به خوبی حکایت از تسلط او به مبانی حقوقی سخناناش داشت.
امیرارجمند در سراسر سخناناش به شکلی سخن میگفت که مخاطب هرگز حس نمیکرد سخنران به قصد تفاخر سخن میگوید یا خود را دانای کل میداند. او در عین اعتماد به نفس کامل، در بیان سخناناش و همچنین مواضع جنبش سبز فروتن بود. این فروتنی به گمان من مهمترین عاملی است که باعث جذب مخاطب میشود. از نظر او، جنبش سبز متکثر است و این تنوع و تکثر را باید به رسمیت شناخت و هیچ کس را به هیچ بهانهای نمیتوان از زیر چتر جنبش سبز خارج کرد. نه میتوان سکولار را به بهانهی سکولار بودن، غیرسبز دانست و نه میتوان یک نفر مسلمان معتقد را از دایره خارج کرد و گفت که برای سبز بودن باید اعتقادش به هویت مسلمانی را ترک کند. این همان است که از نظر من اعتماد به نفس توأم با فروتنی است.
فکر میکنم تقریباً تمامی مسایل داغی که به نحوی از رهبران جنبش سبز پرسیده میشود، در این جلسه طرح شد، از بحث وقوع تقلب گرفته تا بحث اعدامهای دههی ۶۰ و خشونتپرهیزی. به گمان من، او به اندازهی کافی قانعکننده سخن گفت هر چند قصدش به گفتهی خودش «اقناع» کسی نبود تا همه مثل او فکر کنند (و این ویژگی کمی نیست که کسی باور داشته باشد لازم نیست حتماً به همه بقبولاند که تنها حرف خودش درست است).
این زبان سطحِ پایین که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار میکند و تنها در سطح صورتبندیهای مفهومی نخبگان نمیماند، به باور من شباهت زیادی به نوع ورود میرحسین موسوی به مبارزات انتخاباتی و سپس جریانات بعد از انتخابات دارد. دستکم یکی از عناصری که میتواند این جنس پیامها را به عمیقترین لایههای اجتماعی منتقل کند، همین نحوهی سرراست و در دسترس انتقال پیام است. به نظر من، این سخنرانی بسیار رضایتبخش بود و گمان میکنم در بخش عمدهای از جلسه، جمع زیادی از مخاطبان با توجه کامل در جلسه حاضر بودند. هیچ جلسهای، هرگز نمیتواند جلسهای کامل باشد. کامل محض و مطلق وجود ندارد. جاهایی بود که شاید امیرارجمند میتوانست بهتر مقصودش را بیان کند، ولی همچنان اصل مضمون را بدون کمترین تزلزل یا ابهامی بیان کرد. همین مضامین را البته دیگران میتوانند بعداً بسط دهند و مضامین تازهای از آنها بیرون بکشند.
امیرارجمند حتی در پرسش و پاسخها هم کماکان همان صورت آکادمیک و علمی اما ساده و قابلفهم را برای مخاطب اختیار کرده بود. پاسخهای او به نوعی تنظیم شده بودند که گویی هر کدام مشتمل بر تزی هستند که مقدمه، متن و نتیجهی سخن در آن مندرج است. قدر مسلم این است که برای کسی که تا پیش از این انتخابات پیوسته مشغول کار دانشگاهی بوده است و هرگز وارد سیاست نشده بود و پیوسته از امور اجرایی دور بوده است، این فضا و قرار گرفتن در این جایگاه دشوار است. امیرارجمند به خوبی از عهدهی ادای حق این جایگاه برآمده است. فکر میکنم این سخنرانیها، مرحلهی تازهای از جریان آگاهیبخشی جنبش سبز است که باید آنها را به فال نیک گرفت و برای رونق و شکوفایی مضمونی و تأثیرگذاری آن بیش از پیش کوشش کرد.
امیدوارم فایل صدای سخنرانی هم به زودی منتشر شود تا کسانی که در جلسه حاضر نبودهاند هم بتوانند مستقیماً دربارهی جلسه داوری کنند.
مرتبط: به نظر من این گزارش مردمک، گزارش خوبی است. «مشاور انتخاباتی موسوی: تسلیم گفتمان خشونت نمیشویم».
این هم فایل صوتی سخنرانی؛ تا دقیقهی ۳۲ سخنرانی است و بعد از دقیقهی ۳۲ پرسش و پاسخ است. کل جلسه دو ساعت و نیم است:
[جنبش سبز] | کلیدواژهها: , جنبش سبز
aghaye Mohammadi aziz Salam,
bande chand salist ke webloge shoma ro mekhonam harchand nazari nazashtam vali onghadar por-maghz menevicid ke man vaghean lezzat mebaram. vaghti maghalateton ro dar saite kalame didam khili khoshhal shodam. dar har hal bande ke aslan ahle weblog khani nistam shoma tanha kesi hastid ke vaght mezaram va har rooz mekhonam. har chand parsal be khatere ghazayae mojood tamame barnameham mokhtal shod vali kma-kan doostetan daram va omidvaram dar masir kasbe marefat movafagh bashid va har as gahi ke joreei be ma menoshanid vaghean lezat mebaram. dar rahe hagh ghalametan mostadam bad.
Sincerely,
—————————–
دوست عزیز،
با سپاس از لطفتان، مطلبی از من در کلمه به استقلال منتشر نشده است. گمان میکنم شما مطالب نویسندهای به نام «داریوش محمدی» را با قلم من اشتباه گرفتهاید. من مطالبم را تقریباً همیشه در وبلاگم مینویسم و مطالبی هم که گاهگاهی از من در کلمه منتشر شده است هم با نام درست خودم بوده است و هم ابتدا در وبلاگم منتشر شده و سپس آنجا بازنشر شده است. من هم اگر مطلبی جایی بنویسم که قبلاً در وبلاگم نیامده باشد، معمولاً به ذکر لینک محل انتشار اصلیع آن را در ملکوت بازنشر میکنم.
د. م.
سلام
آقا شما فایل صوتی این سخنرانی رو دارید؟ اگه دارید لطف می کنید منتشر کنید
————————-
فایل صوتی را کلمه گذاشته است. من هم همان فایل رو عیناً اینجا آوردهام.
د. م.
“این زبان سطحِ پایین که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار میکند و تنها در سطح صورتبندیهای مفهومی نخبگان نمیماند…”
به زبان عام سخن گفتن یک مزیت است. برای کسی که هدفش تاثیر بر مردم است یک الزام است.
روشنفکر مسول باید برای بیان حرفهای سطح بالا به زبان سطح پایین راهی بیابد.
“خدایا مرا از همه فضایلی که به کار مردم نیاید بی نیاز ساز” (شریعتی)
سلام و سپاس از مطلبی که قرار دادید. از یک جمله ایشان رنجیدم جایی که گفت گمان نمی کند که برخی از اعضای هیات حل اختلاف آبرویی داشته باشند. این شیوه سخن گفتن به نظرم در قاموس جنبش سبز نیست.
آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.
در خصوص پیام کامبیز باید بگویم که در سایت کبمه هم این اشتباه پیش آمده و در کامنت ها ذیل نام داریوش محمدی او را با شما اشتباه گرفته اند . اگر چه هر دو زیبا می نویسید و هر دو بسیار متین و منطقی و به گمان من ریشه اشتباه در همین است اما بهتر است در یکی از پست های وبلاگتون اشاره کنید تا خواننده ها توجیه شوند .